علیعلی، تا این لحظه: 14 سال و 30 روز سن داره

قدم به قدم با علی عزیز مامان و بابا

همچنان بازسازی

بازسازی خونه جدید همچنان ادامه داره. قرار بود کابینت ها رو 30 اردیبهشت تحویل بدن اما شاید امروز تموم بشه. سرکشی شون خودم مرتب میرم و نواقص رو به بابا نشون میدم که واقعا لازمه. مردا به بعضی جزئیات واقعا توجه نمیکنن. زیر سازی کاغذ دیواری رو که اومدیم درست کنیم مشخص شد روشویی آب داده و دیوار نم داره. حالا تو این اوضاع احوال اونم اضافه شد. عید فطر که خاله پری اینا اومده بودن علی باهاشون رفت و قرار شد هفته بعدی بعد از اسباب کشی ما بریم دنبالش. بعد از امتحانات و روند یکنواخت زندگی این واقعا لازم بود. البته داداشش خیلی دلتنگی میکنه براش. حالا دوست داره تا آخر تابستون اونجا باشه و وقتی بهش اعتراض میکنم که دلمون برات تنگ میشه میگه دوهفته یه ...
11 خرداد 1399

افطاری به سبکی متفاوت

رمضان امسال به دلیل این بیماری منحوس به رنگی متفاوت بود. دید و بازدیدهای رمضانی خیلی محدود و افطاری ها تقریبا کنسل بود. اما بابایی اصرار داشت ما افطاریمون رو بدیم. خودم خیلی دوست داشتم ولیمه خونه جدید رو بدیم. تصمیم بر این شد که برای فامیل به صورت بیرون بر (😂) و اعضای دو خانواده و چندتا فامیل به صورت مهمانی در پارک توزیع کنیم. 25 اردیبهشت (20 رمضان) بابایی و عمو عباس و آقا برفی و آنا سلبی رفتند تا گوشت رو از میدون دام بخرن. آقا و آنا خیلی وقت بود بیرون نرفته بودن که شکر خدا با رعایت موارد بهداشتی رفتن و مشکلی پیش نیامد. هر سال آقا فیض با بابا میرفت و بعد خونه خودمون یا خونه اونها گوشت ها رو خرد میکردیم و مواد اولیه رو تدارک دیدیم. اما امسال ...
11 خرداد 1399

سبزی کاری

یکی از علاقه مندی های من باغبونی هست. اوایل علاقه ای نداشتم یعنی این علاقه رو کشف نکرده بودم. شاید هم زمینه ای نبود. تو خونه قبلی بابایی گاهی سبزی کاری میکرد اما من زیاد دور و برش نمی رفتم. اما الان که اومدم تو آپارتمان دیوانه وار عاشق سبزی کاری و گلکاری شدم. این هم از برنامه های آتی من در آپارتمان جدید و بالکن جدید...   http://www.cheftayebeh.ir/2019/05/blog-post.html
14 ارديبهشت 1399

دید و بازدیدهای کرونایی

به علت این ویروس منحوس خیلی دید و بازدیدها محدود شده. روز اول عید با 10تا گلدون شب بو و تعدادی هم گدون دیگه راهی ولایت یا همون سجادیه ولفجر شدیم. دید و بازدیدها از خونه آقا برفی شروع شد و پس از عید دیدنی دم دری یا سک سکی دکتر و عمه ها و خاله و دایی و آقا فیضی، به همون جا ختم شد. در حیاط خونه آقا فیضی، کارگران از زمان تحویل سال مشغول کار بودن. و کار حیاط هنوز هم که هنوزه با گذشت حدود یک ماه و نیم تموم نشده(البته سابیدن کاشی ها مونده) تعمیرات روزهای قبل تحویل سال بماند. بچه ها وقتی دیدن آنا مری سفره هفت سین نچیده، سریع دست به کار شدن و با مدیریت علی و نظارت خاله ها، و با وسایل موجود در آشپزخانه سفره رو چیدند و نواقص رو با غنایمی که از هف...
13 ارديبهشت 1399

به کجا چنین شتابان ای کرونا !!!

مدارس که از اول اسفند تعطیل شدن و تا آخر سال همینطوره. کرونا همچنان یکه تاز میدونه و هیچ واکسنی براش پیدا نشده. با گرم شدن هوا هم انگار نه انگار. پیرو اون مادرای شاغل رو دورکار و بعد تعطیل کردن که برای ما فقط از وسطای اسفند تا آخر سال یه روز درمیون اجرا شد. آخرش با تمدید شدن قانون اون، چون موافقت مدیر رو میخواستن خودم پیشقدم شدم و با خود مدیر صحبت کردم و تعطیلی کامل تا آخر فروردین رو ازش گرفتم. برای اردیبهشت هم شیفتی کردن که هفته سوم نوبت من هست. خیلی خوبه از این لحاظ که: 1- استرس بچه ها کمتره وقتی خونه هستم. 2- بهتر میتونم به درس و مشق علی کمک کنم. 3- نیازی به حضور پرستار نیست اونم تو شرایطی که حمل و نقل عمومی تعطیله و خطر شی...
13 ارديبهشت 1399

کاهش ساعت کاری اونم تو اسفند!!!

پیرو شیوع سریع ویروس کرونا، ساعت کاری من و بابایی هم کم شد اونم تو اسفند!!! و با اجازتو از 8 میام تا 12 و بابایی تا 1 و الان بیش از پیش قدر معلم علی رو میدونم که من درمانده شدم از دست تکالیف علی جون!!!
11 اسفند 1398

خرید آپارتمان

از فروردین فکر و ذکرهایی مبنی بر ساکن شدن تو آپارتمان خودمون تو ذهنمون می اومد و سبک سنگین می کردیم و می رفت یعنی پا به فرار میگذاشت. بسکه قیمت خونه ها و آپارتمان ها تو مرکز شهر سرسام آور بود. به هر حال ما برای عملی کردن این تصمیم چاره ای جز فروختن خونه ولفجری نداشتیم. یه چند موردی هم پیدا کردیم اما به وسعمون نمی خورد. هرچی به زمان پایان اجاره نزدیک تر می شدیم، مصمم تر می شدیم که حتما یه واحدی بخریم. از اون طرف سند خونه گم شده بود. چند ماهی همزمان با جستجوی آپارتمان پیگیر سند المثنی بودیم و مدت کوتاهی پس از صدور المثنی خونه رو فروختیم. اما دو مورد آپارتمانی که مد نظرمون بود فروخته شده بود. یه مورد جدید تو فلکه دانشجو پیدا کردی...
5 اسفند 1398

کرونا از چین تا ایران، زمزمه های تعطیلی از اول اسفند تا 16 فروردین

این ویروس ساخته دست بشر دوپا و انتقال به انسان از طریق خفاش و مار چه کارها که نمیکنه. از کاهش 2درصدی رشد اقتصادی دنیا، تا ضربه اقتصادی به چین و کشورهای درگیر... تو ایران هم که اولین کشته تو قم بوده و منشا بیماری اونجا شناخته شده. جریانات سیاسی و حمله مجازی به طلاب هم بماند ولی به نظرم منطقی میاد که منشاش تو ایران قم باشه چون: 1- طلاب از جنوب شرق و شرق آسیا تو قم زیادن 2- تردد از قم بسیاااار زیاده و یه جوری دروازه هست اصلا کاری به بحثای سیاسی اش ندارم... در همین راستای شیوع سریع این ویروس کنه (kane) والدین تصمیم گرفتن بچه ها رو نفرستن مدرسه درحالی که آموزش و پرورش تعطیل نکرده بود. خلاصه دیروز من بر خلاف نظر بقیه تصمیم گرفتم علی...
5 اسفند 1398