علیعلی، تا این لحظه: 14 سال و 27 روز سن داره

قدم به قدم با علی عزیز مامان و بابا

خرید آپارتمان

1398/12/5 11:52
نویسنده : مامان تربچه
212 بازدید
اشتراک گذاری

از فروردین فکر و ذکرهایی مبنی بر ساکن شدن تو آپارتمان خودمون تو ذهنمون می اومد و سبک سنگین می کردیم و می رفت یعنی پا به فرار میگذاشت.

بسکه قیمت خونه ها و آپارتمان ها تو مرکز شهر سرسام آور بود. به هر حال ما برای عملی کردن این تصمیم چاره ای جز فروختن خونه ولفجری نداشتیم.

یه چند موردی هم پیدا کردیم اما به وسعمون نمی خورد.

هرچی به زمان پایان اجاره نزدیک تر می شدیم، مصمم تر می شدیم که حتما یه واحدی بخریم. از اون طرف سند خونه گم شده بود. چند ماهی همزمان با جستجوی آپارتمان پیگیر سند المثنی بودیم و مدت کوتاهی پس از صدور المثنی خونه رو فروختیم. اما دو مورد آپارتمانی که مد نظرمون بود فروخته شده بود. یه مورد جدید تو فلکه دانشجو پیدا کردیم. عجب آپارتمانی بود تنها مشکلش شمالی بودنش بود.که البته صرف نظر از این موضوع سر قیمت صلاح نرفتیم و واقعا سنگین بود برای ما.

بالاخره تو ساختمان ایلیا طبقه2 واحدی گذاشتن برای فروش (که ما قصد خرید واحد 4 همین ساختمون رو داشتیم اما با 250 م ارزونتر ولی خونه فروش نرفته بود و پول تو دستمون نبود خلاصه قسمت نبود!!!) خلاصه دیشب قرار گذاشتیم و قولنامه کردیم. احتیاج به کمی بازسازی و پرده و لوستر داره اما واحد خوبی هست. و از همه مهمتر با توجه به جیبمون و رشد غیرمنطقی قیمت مسکن این گزینه خوبی بود.

حالا دیگه توکل بر خدا.

 

 

پسندها (1)

نظرات (1)

مامان پریمامان پری
5 اسفند 98 14:01
مبارکه عزیزم  به خوشی و میمنت و مبارکی ان شاالله