دزد بی حیا
خبرهای رسیده از سرحد حاکی از آن است که پریشب خانه عمو رو دزد زده. زن عمو رفته بوده دیدن مامانش که مریضه. شازده پسر اصفهان پیش خواهرشه ظاهرا رفته اونجا درس بخونه. دختر کوچیکه هم که خوابگاهه.
ساعت 8:30-8 شب بوده که عمو تنها خونه بوده. دو نفر از رو دیوار می پرن تو حیاط و عمو می ره لب پنجره ببینه صدای چیه که دزدای بی حیا از پنجره حمله می کنن به خونه. چاقو کشی هم می کنن و خونه رو به هم می ریزن. اما نمی تونن طلا پیدا کنن. همون اول تلوزیون رو می پیچند و بر می دارن. موتور محمد رو می دزدن، بعد هم 300تومانی پول و تفنگ رو پیدا می کنن بر می دارن و دیگه نمی دونم چی. از عمو سراغ زنش رو می گیرن عمو می گه الان می یاد با چماق می افته به جونتون!(ایول)
خلاصه وقتی داشتن می رفتن عمو دنبالشون می ره که تهدید می کنن شکمش رو پاره می کنن و خلاصه فرار می کنن. دیشب بابا با عمو صحبت می کرد که خدا رو شکر ضربه کاری نزدن و دوجا چند تا بخیه خورده. خدا رحم کرده نکشتنش! والا! اینا خیلی بی حیا بودن که اینطوری با چاقو ریختن خونه رو غارت کنن!
الان آگاهی دنبالشونه بگیرتشون اگه سهل انگاری نکنن و درست پیگیری کنن. خلاصه همه ناراحت شدیم بیشتر به خاطر پررویی دزدا اما خوشحالیم که عمو سلامت هست. به قول مامان اگه عمو خونه نبود و می یومدن خونه رو می روفتن آدم اینقدر ناراحت نمی شد!!!