علیعلی، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه سن داره

قدم به قدم با علی عزیز مامان و بابا

رانندگی

1391/5/22 11:11
نویسنده : مامان تربچه
206 بازدید
اشتراک گذاری

به اصرار بابایی و بعضی اوقات خودم چند باری من پشت فرمون نشستم. دیروز صبح برای سومین بار تا اداره نشستم. البته بابایی هم می شه آینه همه جهته. حس خوبی دارم وقتی که خوب رانندگی کردم و تا مقصد هم اومدم. دوست دارم دست فرمونم عالی بشه. کم کم این مهارتا بدست می یاد. نباید عجله کنم. پارسال که ذفته بودم برای ثبت نام آموزشگاه رانندگی اونقدر حول بودم که فک می کردم تا آخر سال تنهایی می تونم رانندگی کنم اما نمی دونستم تا اون موقع حتی گواهینامه هم نگرفتم... (البته مشغله دانشگاه بد مشغله ای بود)... خلاصه امروز صبح که کاشین روشن نشد هر کاری کردیم... ما هم با آزانس اومدیم... یعنی به خاطر رانندگی من و خاموش شدنهای پی در پی ماشین بوده؟ خنثی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله پري جون
22 مرداد 91 12:00
وايييييي واقعا" چرا كاشينتون روشن نشد؟؟؟؟؟؟ ههههههه
يمن دقت كن تو تايپ كردن مادررررررر!!!


به خاطر اینکه باتری اش خراب شده بود...
خواننده باید عاقل باشه دیگه!!!