علیعلی، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه سن داره

قدم به قدم با علی عزیز مامان و بابا

گوش پاک کن ممنوع2

1393/4/25 7:47
نویسنده : مامان تربچه
200 بازدید
اشتراک گذاری

چند روزی بود که بابایی ماشین رو عوض کرده بود. پلاک و بیمه ماشین هم نیومده بود. بی خیال شدیم و ماشین رو آوردیم بیرون. بدون ماشین خیلی سخت بود. فردا صبحش بابایی ما رو رسوند بیمارستان و به خودش گفتم بره سر کار اگه لازم شد زنگ بزنم بیاد. وای که بچه هایی رو که آورده بودن برای عمل و کاشت حلزون می دیدم تنم می لرزید. خدا رو هزاران مرتبه شکر بابت سلامتی خودمون و بچه هامون. واقعا "الصحه افضل النعم"

حدود ساعت 9 نوبتمون شد رفتیم داخل. یه خانوم خیلی با حوصله و خیلی خوش اخلاق می خواست از علی تست بگیره. هر کاری کردیم علی حاضر نشد گوشی دستگاه رو تو گوشش بزاره. ربع ساعتی وقت خانومه رو گرفته بود. دیگه خانومه وقتی دید همکاری نمی کنه گفت فایده نداره ببرینش. ازش خواستم که به بابایی زنگ بزنم بیاد دوباره تست بگیره. اونم قبول کرد. تا نفر بعدی رو ویزیت کرد بابایی اومد. علی هم نوار گوش داشت و هم تست شنوایی سنجی. بابایی علی رو محکم بغلش گرفت و من هم سرش رو تا تونستیم نوار بگیریم. خانومه فوری نوار گرفت و گفت پرده گوشش پاره شده. چون تو گوشش پر خون بود مشخص نشد چقدر  پاره شده! من و بابایی خیلی ناراحت شدیم. بعدش با بازی و سر و کله زدن با علی ازش تستای دیگه گرفت. شنوایی اش یکم کم شده بود. جواب تست رو گرفتیم و رفتیم اتفاقات. اونجا هم گفتن که قطره بتامتازون رو استفاده کنم تا خون گوشش پاک بشه بعد بیارم برای معاینه. گفتن که مطلقا تو گوشش آب نره و عفونت هم نکنه. تا ده روزی حمام نبرم و بعد از اون هم پنبه آغشته به روغن رو تو گوشش کنم و بعد ببرمش حموم.

دیروز عصر بعد از ده روز، بردیمش پیش متخصص. هنوز حموم نبردمش. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله طاهی
28 تیر 93 15:45
(((((((((((