علیعلی، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه سن داره

قدم به قدم با علی عزیز مامان و بابا

گوش پاک کن ممنوع!

1393/4/21 12:51
نویسنده : مامان تربچه
182 بازدید
اشتراک گذاری

 مدتها بود که علی با حموم رفتن مشکل داشت. وقتی اومده بودیم خونه جدید دوش سیار براش جذاب بود و اوایل خوب می یومد و زیر دوش شعرای بارون رو باهم می خوندیم و کلی ذوق میکرد. اما زود براش تکراری شد و دوباره  حموم بردنش پروژه شده بود. یه روز تشت بزرگ رو پر آب کردم و گفتم بیا آب بازی. چه ذوقی می کرد وقتی می دید می تونه سرش رو چند ثانیه تو آب تشت نگه داره و حباب لیوان حموم رو زیر آب خالی کنه و بازی و بازی....

شنبه هفته گذشته بعد از اینکه با علی برگشتیم خونه بردمش حموم. خیلی گرمش شده بود و عرق کرده بود. اونم با ذوق آب بازی سریع اومد. کلی تو حموم بازی کردیم. به زور کشوندمش بیرون. خیلی خوابش می اومد. با پنبه اومدم گوشش رو تمیز کنم دیدم نمی شه. رفتم گوش پاک کن آوردم. از دستم گرفت و کرد تو گوشش و بدون توجه به حرفای من که خطرناکه نکن و نکن، کوش پا کن رو کرد تو گوشش و اومد بخوابه که چشمتون روز بد نبینه گوش پا کن رفت تو گوشش. دیگه جییییغغغغغ جییییغغغغ! 

ظاهرا هیچ اثری نداشت. نه ترشحی و نه خونی. فقط شدیدا گوشش درد می کرد. بابایی همین موقع اومد. خوابوندیمش. بعد از دوساعت که خوابید هنوز گوشش درد می کرد. شب خونه خان عمو دعوت بودیم. نزدیک 10 شب بود که از گوشش خون اومد! دایی ریزه که عمو ریزه تنی بابا هم می شه اومدن و شام خوردیم و آخر شب بردیمش خونه دکی خودمون. گفت چیزی معلوم نمی شه جز خون و یه تیکه پنبه تو گوشش. بردیمش بیمارستان خلیلی و براش نوار گوش نوشتن که فردا صبحش ببرم بگیرم و گفتن چون خطرناکه اصلا دستکاری نکنیم. خلاصه فرداش بردم نوار گوش بگیرم....

ادامه دارد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله طاهی
21 تیر 93 20:48
میدونم مواظبشی ولی توروخدا خیلی بیشتر مواظبش باش