22و23و24 آبان-کربلا

مسافت 120کیلومتری از کاظمین تا کربلا رو طی 7 یا 8 ساعت رفتیم. مسیر خیلی شلوغ بود و افرا پیاده خیلی زیاد بودن. با پای پیاده تو این گل و شل با بچه کوچیک راهی کربلا بودن.بین راه هم خیلی توقف کردیم. یه جا هم برای تفتیش پیاده مون کردن و همه وسایل رو تو یه صف چیدیم و با بوکشیدن سگ وسایل رو تفتیش کردن. همه عقب وایسادیم. سگ ها خیلی هار بودن!

نرسیده به کربلا اتوبوس هم خراب شد. کنار یه میدونی منتظر شدیم ماشین عوض کنیم. همه خسته و گرسنه بودن. یه جا نذری نون می دادن که یکی با مامور رفته بود دسشویی موقع برگشت چندتا گرفت آورد. نون با ادویه زیاد و تره و پیاز و جعفری زیاد. داغ داغ و برشته اش خوشمزه بود. یه کمی هم برای تبرک خشک کردیم آوردیم. دوتا مینی بوس برامون فرستادن. با ناهماهنگی و بی نظمی هر چه بیشتر منتقل شدیم به مینیبوس. خوشبختانه مینی بوس تا دم در هتل رسوندمون و قضیه اسباب کشی کنسل شد.

اسم هتلمون ضیوف الوهاب بود. 2کیلومتری با حرم فاصله داشت. چها بار تفتیش می شدیم تا به جلوی حرم برسیم. این مسیر خیلی کثیف و بدبو بود. نذری هم زیاد می دادن. ما نمی گرفتیم. البته بابایی چند بار چای و یه بار هم یه ذره غذا برای تبرک گرفت. 

ادامه دارد