از فروردین فکر و ذکرهایی مبنی بر ساکن شدن تو آپارتمان خودمون تو ذهنمون می اومد و سبک سنگین می کردیم و می رفت یعنی پا به فرار میگذاشت. بسکه قیمت خونه ها و آپارتمان ها تو مرکز شهر سرسام آور بود. به هر حال ما برای عملی کردن این تصمیم چاره ای جز فروختن خونه ولفجری نداشتیم. یه چند موردی هم پیدا کردیم اما به وسعمون نمی خورد. هرچی به زمان پایان اجاره نزدیک تر می شدیم، مصمم تر می شدیم که حتما یه واحدی بخریم. از اون طرف سند خونه گم شده بود. چند ماهی همزمان با جستجوی آپارتمان پیگیر سند المثنی بودیم و مدت کوتاهی پس از صدور المثنی خونه رو فروختیم. اما دو مورد آپارتمانی که مد نظرمون بود فروخته شده بود. یه مورد جدید تو فلکه دانشجو پیدا کردی...